خرس کوچولو و میمون باهوش
بچه ها من می خوام واستون ادامه ی خرس کوچولو یعنی خرس خیال باف را بنویسم : خرس کوچولو می خواست تاب بازی کند ولی خودش نمی توانست . رفت پیش میمون باهوش و گفت : من می خوام تاب بازی کنم. میمون باهوش قبول کرد و گفت : من روی تاب می نشینم و تو روی پای من بنشین . خرس کوچولو قبول کرد و روی تاب نشستند ، آن ها خیلی زود پرت شدند روی ابر ها و وارد داستان جک ولوبیای سحرآمیز شدند. یک دیو آن ها را زندانی کرد. آن ها جک را از زندان نجات دادند و لوبیای سحرآمیز را قطع کردند . تمام ...
نویسنده :
دانشمند کوچولو
7:12